خامنهای در آن زمان به نخستوزیر ژاپن گفت ترامپ را «شایسته مبادله» هیچ پیامی نمیداند و هیچ پاسخی هم به او ندارد و نخواهد داد.
اما شرایط در حال حاضر متفاوت است. ترامپ با تجربه یک دور ریاستجمهوری پر تنش بازگشته است. در سال ۱۳۹۸، یک سال پس از خروج ترامپ از برجام، جمهوری اسلامی هنوز متحدان اروپایی را در کنار خود میدید.
در آمریکا ترامپ زیر فشار شدید کنگره و سنا قرار داشت تا مسائل با تهران را از طریق دیپلماتیک حل کند.
سناتور دیک دیربین در آن زمان ترامپ را متهم کرد که در حال آمادهسازی صحنه برای یک «جنگ فاجعهبار» است.
سناتور الیزابت وارن اعلام کرد مطابق قانون اساسی، ترامپ باید مجوز کنگره را برای ورود به جنگ بگیرد و این مجوز به او داده نشده است.
سناتور برنی سندرز هم گفت نمایندگان کنگره باید هر آنچه در توان دارند را انجام دهند تا جلوی تلاشهای دولت ترامپ «برای سوق دادن آمریکا به لبه پرتگاه جنگی فاجعهبار و غیرقانونی با ایران» را بگیرند.
و در نهایت، نانسی پلوسی، رییس وقت مجلس نمایندگان تاکید کرد: «باید جلوی جنگ با ایران را بگیریم.» اینها تنها بخشی از مواضع مخالفان ترامپ در دور نخست حضورش در کاخ سفید است.
کار به جایی کشید که بهمنماه ۱۳۹۸، دو طرح پیشنهادی در ارتباط با اختیارات نظامی رییسجمهوری آمریکا برای رایگیری در دستور کار مجلس نمایندگان قرار گرفت. یکی از این دو طرح، اختصاص بودجه برای اقدامات نظامی علیه ایران را منوط به رای مثبت کنگره میکرد.
رویکرد دولت جو بایدن در قبال تهران متفاوت بود و جمهوری اسلامی در یک سال اخیر، دو بار مستقیما خاک اسرائیل را هدف قرار داد.
با این حال، جمهوری اسلامی دیگر مانند سال ۱۳۹۸، نیروهای نیابتی پرقدرتی نظیر حزبالله لبنان، جهاد اسلامی و حماس در اختیار ندارد.
بشار اسد، متحد اصلی خامنهای در منطقه، نیز سقوط کرده است و تنها نیروی نیابتی باقیمانده جمهوری اسلامی، یعنی حوثیهای یمن، زیر آتش جنگندههای آمریکایی هستند.
پیش از ترامپ، باراک اوباما در اردیبهشتماه ۱۳۸۸ به تهران نامه نوشت و خواستار بهبود روابط شد.
اوباما در دی ۱۳۹۰ نامه دیگری ارسال کرد که بخشی تهدیدآمیز و بخشی دوستانه بود. در مهر ۱۳۹۳، رسانههای آمریکایی از نامه چهارم اوباما به خامنهای خبر دادند که هدفش همکاری علیه داعش و پیشبرد مذاکرات هستهای بود. این نامه به مذاکرات برجام کمک کرد و در تیر ۱۳۹۴ به توافق منجر شد.